۱۳۸۶ اسفند ۲۸, سه‌شنبه

اما من مرده ام...


روزي ديگر شايد، اشك ريختم؛

روزي ديگر شايد، بهار را خنديدم؛

روزي ديگر شايد، قافيه را دزديدم؛

روزي ديگر شايد، دستهايت را در آغوش گرفتم؛

روزي ديگر شايد، گونه هايت را بوسيدم؛

روزي ديگر شايد، دوباره عاشق شدم؛

روزي ديگر شايد...

۱۶ نظر:

ناشناس گفت...

مغرم عجیب به خارش افتاده...

ناشناس گفت...

من به شخصخ موافق اتانازی ام.. راستی چرا میمیری ؟ اگه داری میمیری چرا کامنت می زاری؟

ناشناس گفت...

نه ......! نمییییییر!
وبلاگ خوبی داری
باز هم سر میزنم

ناشناس گفت...

eydet mobarak dooste man....


barat arezoo mikonam 120 sal zende bashi o shad o khoshhal

ناشناس گفت...

سلام دوست عزیز



خیلی خیلی خیلی ممنون که به وبلاگ کوچیک ما اومدی باز هم به ما سر بزن خیلی خیلی از حضورتون خوشحال میشیم

راستی عید رو بهتون تبریک میگم

امیدوارم امسال آغار روزهای شادتری رو براتون به ارمغان بیاره



موفق و پیروز در پناه خدا باشید

ناشناس گفت...

salam doste ghamginam

ناشناس گفت...

are rafhgh
abrhaye alam shab o roz dar delam mhgeryan



linket kardam

ناشناس گفت...

سلام
حالا چرا مرده اید؟
بهتره تا زنده هستیم با هم مهربون باشیم که موقع مرگ حسرت نا مهربانیهامونو نخوریم. پس تو زنده ای و روزی دیگر باید همین امروز باشه ، همین حالا چون ممکنه فردا نباشی

ناشناس گفت...

روزی دیگر...
چه روز زیباییس روزی دیگر..
ممنون که به شب بارونیم اومدی.
امیدوارم همیشه موفق باشی.
حق نگهدارت.

ناشناس گفت...

سلام دوست عزیز
من هم با اجازه لینکتون کردم..
ممنون از حضورت.

ناشناس گفت...

تو نخواستی باشی با دل
تو نخواستی باشی با درد
دوست من خیلی دلم گرفته عین دیوونه ها شدم اگه نبود این کلمه ها و دستی مثل تو من خیلی تنها بودم ممنونم ازات

ناشناس گفت...

من تا دوست خوبی مثل تو دارم احساس تنهایی نمی کنم.ممنونم ازات.دوست غمگینم خیلی دلم گرفتف .. خیلی

ناشناس گفت...

salam doste ghamginam
man ta doste khobi mese ti daram tanha nistam
movazebz khodet bash

ناشناس گفت...

سلام ممنون که بهم سر زدی
زیبا نوشتی
اما بدون بمیری فراموش خواهی شد
آنچنان که شدم

ناشناس گفت...

فرشته
اره به قول تو دلم با قلمم يكي نيست چون هنوز خودمو نشناختم شايدم شناختم ولي نمي خوام باور كنم
اما فقط تو فهميدي كه دلم با قلمم يكي نيست معلومه ادم دقيقي هستي
مردن كلمه ي جالبي نيست ولي شايد اگه تو عمقش فرو بري بهتر از زندگي توي اين لجنزار باشه كه هر دقيقش يه نفر منتظر تو زمين بخوريو ...تمام
خودكشي بهشت است اگر زندگي برايت جهنم باشد...

ناشناس گفت...

بله، راهِ جالبی است.

ما نیز میتوانیم و نام بیماریمان را بر وبلاگمان بگذاریم و فریاد کنیم که آآآی مرگم نزدیک است.

تو از حالا مردی اما من ن.

قالبت قشنگه( به دل نگیر البته، من عقده ی قالب دارم آخه...وخ ندارم عوضش کنم)